خاطرات و دلخوشی های سالهای کودکی که با آمدن بهار در خاطرم زنده شد. شست و شوی قالی ها و خانه تکانی و یاد مادربزرگم که دیگر در میان ما نیست. یادش بخیر از چادر مادرم آویزان میشدم تا اول لباس نو برای من بخرد و…
ماه: اسفند ۱۳۹۹
چند روزی بیشتر به اولین بهار قرن نمانده و دلتنگی ها با شکل و شمایل جدیدتری در کلبه دلمان لانه کرده اند. رفتن به خیابان ها و بدون ترس از کرونا لای جمعیت گم شدن، حسرتی است که این روزها درگیر آن شده ایم و لذت های کوچک و معمول راهم از خودمان دریغ کرده ایم و دلتنگ شادی های کوچک و دم دستی اسفند ماه گذر ثانیه ها را رصد می کنیم…!
دلنوشته ای از جنس دلتنگی که انگار قرار نیست هیچوقت تمام شود و تا دنیا دنیاست بر روی دلت سنگینی می کند…!
سلام ای بهترینِ زمین و زمان سلام ای آقای من سلام ای جان جهان انتظار تو انتظار شیرینی است که دوستش دارم و عشق تو عشق بی نظیری است که مرا بس است هر بار دلتنگی هایم را مرور می کنم تو را در حوالی دلم احساس می کنم هنوز هم به رسم گذشته وقتی …