بادبادک نامه‌بَر

مدتی است غزه لباس خونین بر تن کرده و صدای مظلومیت کودکانش از هر طرف به گوش می‌رسد، اما هنوزهستند، حیوان‌های انسان‌نمای بی‌احساسی که خودشان را به نشنیدن زده‌اند. امیدوارم حداقل سواد خواندن این نامه را داشته باشند…!

غزه‌ی خونین

باز دوباره غم بهانه‌ای پیدا کرد تا بساطش را روی دلِ رنگ‌پریده‌ام پهن کند، احساس می‌کنم قلبم چند تکه شده و بند‌بند وجودم مویه سر‌داده، نگاهم در راه‌‌بندانی از اشک پشت ترافیک اندوه و درد گیر افتاده و من سرگردان کوچه‌های حیرانی‌ام.   این روزها اغلب با چشم‌های پُف‌کرده و رنجور می‌خوابم. از اینکه هستم …
ادامه ی نوشته غزه‌ی خونین